اشعار مورد خوانشم در سایت گنجور

 

28 سعدی - بوستان

عجب گر بمیرد چنین بلبلی

27 سعدی - غزل 602

آسوده خاطرم که تو در خاطر منی

26 سعدی - غزل 627

خواهم اندر پایش افتادن چو گوی

25 سعدی - غزل 539

نگارا وقت آن آمد که دل با مهر پیوندی

24 سعدی - غزل 560

خبرت هست که خلقی ز غمت بی‌خبرند؟

23 سعدی - غزل 505

خبرت خرابتر کرد جراحت جدایی

22 عراقی - غزل 295

ز دو دیده خون فشانم، ز غمت شب جدایی

21 سعدی - غزل 455

خفته خبر ندارد سر بر کنار جانان

20 وحشی - غزل 127 دگر آن شبست امشب که ز پی سحر ندارد
19 سعدی - غزل 555

گر برود به هر قدم در ره دیدنت سری

18 سعدی - غزل 625

شب است و شاهد و شمع و شراب و شیرینی

17 مولانا - غزل 534

رو آن ربابی را بگو مستان سلامت می‌کنند

16 مولانا - غزل 533

رندان سلامت می‌کنند جان را غلامت می‌کنند

15 سعدی - غزل 551

رفتی و همچنان به خیال من اندری

14 مولانا - غزل 2428

فصل بهاران شد ببین بستان پر از حور و پری

13 مولانا - غزل 1793

این کیست این این کیست این هذا جنون العاشقین

12 مولانا - غزل 1792

این کیست این این کیست این این یوسف ثانی است این

11 مولانا - غزل 1725

نگفتمت مرو آن جا که آشنات منم

10 مولانا - غزل 1159

عشق جانست عشق تو جان‌تر

9 سعدی - غزل 614

کبر یک سو نِه اگر شاهد درویشانی

8 سعدی - غزل 386

شب دراز به امید صبح بیدارم

7 سعدی - غزل 428

نه از چینم حکایت کن نه از روم

6 سعدی - غزل 362

مرا دو دیده به راه و دو گوش بر پیغام

5 سعدی - غزل 537

چه باز در دلت آمد که مهر برکندی

4 سعدی - غزل 596

مرا تو جان عزیزی و یار محترمی

3 سعدی - غزل 587

به قلم راست نیاید صفت مشتاقی

2 سعدی - غزل 586

به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی

1

سعدی - غزل 588 عمرم به آخر آمد عشقم هنوز باقی